بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

من و هما به کیش آمدیم.

امروز عصر با هما آمدیم به جزیره کیش،مکان زیبا و تمیزی است،ماشین ها به شدت به انسان احترام می گذارند.هیچ آشغالی تا این لحظه که این پست را می نویسم در خیابان ها ندیده ایم،یک پیاده رو را به عنوان گذرگاه هنرمندان نام گذاری کرده اند،خدا خیرشان دهد کار شایسته و ماندگاری است،از همه هنرمندان تاثیر گذار این 100 سال اخیر مجسمه ای در این گذرگاه نصب شده است،اگر چه جای بعضی ها خالی است،بگذریم خدا خیرشان دهد...

خدایا خدایا خودت نگهدار نشریه " تجربه " باش.

به هر حال تصمیم گرفتم در مورد این شماره (شهریور) نشریه مفید "تجربه" مطلب بنویسم،هفته قبل در مورد "شهروند امروز" نوشتم که متاسفانه توقیف شد،خدایا به امید به تو.

از تمرین تئاتر بر می گشتم،ساعت هشت شب بود،می خواستم برم یه سر به همسرم بزنم، چشمم به دکه نشریاتی نزدیک پارک دباغیان افتاد،یه احساسی به من گفت،برو نزدیک که مجله جدید "تجربه" رسیده،خودم را به دکه رسوندم،بله احساسم مثل همیشه درست می گفت.دست کردم تو جیبم که 5 هزار تومان ناقابل را بدهم که متوجه شدم ای دل غافل پول به انداز کافی موجود نمی باشد،نگاهی به مجله انداختم و نگاهی به صاحب دکه،با اعتماد به نفس گفتم:پولش را برات میارم.

رسانه

این شماره تجربه برای همه مطلب دارد،آن هایی که عاشق خبرنگاری و کارهای  رسانه ای هستند،می توانند دو پرونده را دنبال کنند.پرونده ای به مناسبت هفدهمین سال تعطیلی نشریه ادبستان و پرونده نگاهی کامل به هفته نامه نیویورکر با مطالبی جالب و آموزنده در خصوص این هفته نامه 88 ساله آمریکایی.

تئاتر

مصاحبه ای خواندنی با داوود رشیدی در خصوص زندگی هنری با اولویت تئاتر و نگاهی به آخرین اثر او نمایشی با نام "آقا اشمیت کیه".دو مصاحبه دیگر با دو بازیگر پر کار و موفق این سال های تئاتر ایران هم انجام شده که برای علاقمندان به این هنر بی شک جالب می باشد.مصاحبه با پانته آ بهرام و سیامک صفری و چند مطلب و نقد دیگر...

هنرهای تجسمی

نگاهی به نقاشی های صادق هدایت و گفتگو با جهانگیر هدایت و نگاهی به آثار سالوادور دالی و مصاحبه با باوند بهپور و آریا اقبال و روایتی از ایران درودی در مورد دیدار با سالوادور دالی.

سینما

این شماره نشریه تجربه یه حال سنگین به علاقمندان سینما داده است،پرونده ویژه این شماره اختصاص دارد به "اقتنباس ادبی در سینمای ایران" جالب است بدانید که از نظر نویسندگان و منتقدان سینما فیلم "ناخدا خورشید" ساخته ناصر تقوایی که بر اساس رمان "داشتن و نداشتن" ارنست همینگوی ساخته شده،بهترین اقتنباس سینمایی شناخته شده است.در همین پرونده گفتگو با دولت آبادی؛کیمیایی و آغداشلو

پرونده دوم نگاهی دارد به فیلم "شبانه روز" به همراه گفتگو با امید بنکدار و کیوان علیمحمدی کارگردانان این اثر و البته دو نقد موافق و مخالف در خصوص این فیلم.اما پرونده آخر بخش سینما اختصاص دارد به تازه ترین فیلم "ژان لوک گدار"  با نام فیلم سوسیالیسم.علاقمندان کارگردان موج نو فرانسه می توانند در این شماره مجله تجربه از او و آثارش بیشتر بدانند.

موسیقی

گفتگو با شهرام ناظری،گفتگو با فردین خلعتبری،گفتگو با علیرضا قربانی،گفتگو با بردیا کیارس رهبر ارکستر ملی و....

و دیگر...

راستش را بخواهید این شماره نشریه تجربه بسیار بسیار پر بار است و من محدودیت نوشتن دارم.به هر حال اگر به من اعتماد دارید و علاقمند به هنر هستید،5 هزار تومان خرج کنید و این شماره نشریه تجربه را در آرشیو خود داشته باشید.اوه اوه اوه تازه یادم آمد که هنوز پول دکه نشریاتی را ندادم.

اسمش چی بود؟/ تقدیم به احمد کارگران و دغدغه هایش

شب است

سوسک های چشم قرمز در بلوار امام حسین در حرکتند

چقدرغریبی بندر

تنهایی عباس

من نیزه در دست،عابرم، روی پل هوایی

میان خون خشک شده چسبیده بر آهن و بوسه های خیس احتمالی

به فمنیست ها فکر می کنم.

به اسنکی که تازه عروس برای دامادش پخت می کند

به لباس های سفید و صورتی آخر شب

به خون سیاه تو بر پل عابر پیاده

و دست های بریده از مچ دختر بندری در خیابان راه آهن

راستی اسمش چی بود؟ الهام،لیلا،زینب،سیما،بهار،نگار...؟

 

 

سه نمایش از هرمزگان در جشنواره خیابانی مریوان.

"دیو گار"  نوشته حبیب ا... ناصری و به کارگردانی حسن سبحانی از شهرستان میناب، نمایش "جهان زیر پای آیین ماست" نوشته ایوب رحیمی و کارگردانی مشترک حسن سبحانی و باقر رمضان‌زاده از میناب و نمایش "هیکل" نوشته علی ذاکری و کارگردانی حسین محمدحسینی به ششمین جشنواره سراسری تئاتر خیابانی مریوان راه یافتند.

خبرگزاری فارس شعبه بندرعباس به صورت خیلی خودمانی به نقل از سرپرست اداره ارشاد نوشته است:انوشیروان صبح امروز طی جلسه ای....کلیک کنید.لازم به ذکر است که نام کامل سرپرست اداره ارشاد هرمزگان "انوشیروان پیشدار" است.


من و صد سال تنهایی



چند سال پیش با یکی از دوستان داشتم از فرهنگسرا آوینی (سابق) بر می گشتم که مرد معتادی به سمت من آمد.

مرد:خیلی گرسنه ام پول یک ساندویچ داری به من بدی؟

من:چقدر میشه؟

مرد:700 تومان

پول را به مرد معتاد دادم،مرد پاکتی را از زیر لباسش در آورد و به من داد.در پاکت کتاب "صد سال تنهایی" مارکز با ترجمه بهمن فرزانه بود.انتشارات امیرکبیر در سال 2535 شاهنشاهی این شاهکار را منتشر کرده است.

این کتاب را هما یواشکی از کتابخانه من برداشت،تا اینکه امروز متوجه شدم همایی کاری را که من سال ها پشت گوش انداخته بودم انجام داد.او کتاب را صحافی کرد و به من داد،خیلی خوشحالم و تصمیم گرفتم کتاب صحافی شده را در اختیار صد نفر بگذارم برای خواندن،نفر شماره یک هم هما است.