بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

برای فریده جعفری و من که کودکش بودم

برای رویا گریه می کرد

و سایه مضحک سیاهی که بال نداشت اما مرگ بود

لا لا لا لا لا لایی عزیزم نگیری درد و بلایی

_اگه فاصله افتاده _

 

سایه سیاه: کوچولو من بابد مامانت رو با خودم ببرم

فرزند پنج دقیقه زاده شده: کجا؟چرا؟ میشه منم هم بیام

سایه سیاه: (در حالی که بغض کرده است) نه عزیزم تو باید باشی.

فرزند پنج دقیقه و بیست ثانیه ای:  نبرش من مامان ندار می شم.

سایه سیاه: (آرام روی سینه مادر دراز کشید و بعد از یک ثانیه ناپدید شد) ببخشید.

فرزند پنج دقیقه و بیست و شش ثانیه ای،تمام لحظات را مرور کرد و لبخندی از سر ناچاری...

--------------------------------------------------------------------------------

مرگ یک زن 24 ساله در میناب یک هفته بعد از مادر شدن.خبرگزاری مهر

 

علاقمندان به شعر توجه داشته باشند.

قابل توجه علاقمندان به شعر،جلسات هفتگی"عصر شاعران" که چهارشنبه در خانه شهریارن جوان برگزار می شد به دلیل تعطیل بودن این مکان فرهنگی به کتابخانه شهید طالقانی منتقل شده است.

چهارشنبه 27 مرداد ساعت 19:30

در جواب محمد رضا اقدسی

چند روز پیش مطلبی نوشتم در خصوص تاتر تکراری و خسته کننده ی بومی و نوک انتقادهایم را گرفتم به سمت آقای علی رحیمی که مدتی است با این شکل کار کردن در جشنواره های مختلف شرکت می کند،امروز متوجه شدم که وبلاگ "موروک گلمپا" در جواب من مطلبی نوشته که بیشتر احساسی است تا قانع کننده.این مطلب را اینجا بخوانید.

در آغاز این مطلب گفته شده که  "مسولین جشنواره از علی رحیمی می خواهند که به این شکل کار کند"_

برای یک هنرمند جالب و پسندیده نیست که به او بگویند چه شکلی کار بکند.

شما گفته اید "علی رحیمی درآمد ندارد و با پول همین سکه ها وکرایه کشی ؛ زندگی اش می چرخد"

.این بد نیست که یک هنرمند از راه هنرش زندگیش تامین شود اما به چه قیمتی؟به اینکه در هر جشنواره ای گفتند،نمایش اجرا کند و آن هم به این شکل و تا این حد سطحی؟

در قسمت دیگری نوشته اید"یادمان باشد که ما بندری هستیم و نباید اصالت مان را از دست بدهیم و بدانیم که خیلی ها در کشور تشنه کار بومی هستند"

از کدام اصالت حرف می زنی؟متاسفانه شما با تکرار بیش از حد این نوع تاتر،آن تشنه های تاتر بومی هرمزگان را هم تاتر زده کرده اید،هر چند که من معتقدم آنها به خاطر موسیقی این نوع آثار را برای جشنواره انتخاب می کنند و همین خودخواهی بازخوان ها،بازبین ها و داوران پایتخت نشین است که باعت پست رفت هنر تاتر در این استان شده است و شما هم چه خوب با آنها در این عقبگرد هنری همراه هستید.

"تئاتر کار کردن جسارت میخواهد که من از  شما توی این چند ساله ندیدم".

احتمال می دهم اخبار هنر استان را خوب دنبال نمی کنید،من تاتر کار می کنم اما نه به قیمت توهین به  مخاطب و نه هر کاری.

این رو هم یادت نره که تئاتر میناب چند سالی هست توی استان حرف اول رو میزنه و همین علی رحیمی چند سال متوالی توی جشنواره  سراسری ماه مقام کسب کردن.

این جمله آخرت خیلی خیلی ناراحت کننده است،چرا با این تفکر در حال تیکه تیکه کردن هنرمندان هرمزگانی هستید؟چرا تلاش داری به این شکل غیر منطقی و احساسی همه چیز را با هم مقایسه کنی؟چرا دل خوش همین رتبه بندی ها و بهترین ها و جشنواره ها هستید؟چرا به خاطر رفاقت و همشهری بودن از چیزی حمایت می کنید که می دانید اشتباه است؟من در آن نوشته هایم انتقادی برخورد می کنم و امیدوارم که این انتقاد ها باعث اصلاح شود.در آخر این که این بحث ها را اگر به حاشیه نرود و احساسی برخورد نشود؛مفید می دانم

مکبث هرمزگان به نقل از سایت ایران تاتر

به گزارش سایت ایران تئاتر، با وجود نمایش‌های جدیدی که این روزها در تالارها و مجموعه‌های تئاتری به صحنه می‌روند، اجرای دیرهنگام نمایش‌ها نه تنها از رونق تئاتر کم نخواهد کرد بلکه به آن خواهد افزود.

کارگاه نمایش نیز با پایان نمایش "گل" به کارگردانی "یاسر خاسب"، میزبان نمایش "تنها سگ اولی می‌داند چرا پارس می‌کند مکبث" به کارگردانی "ابراهیم پشت‌کوهی" خواهد شد.

این نمایش تلفیقی از نمایشنامه شکسپیر و آیین‌ زار در جنوب کشور است که ساعت 21:15 به صحنه می‌رود.خبر کامل در ایران تاتر ببینید.اینجا