مرده با مرده زیر درخت آلو با لو
سر از سر کسی می کشد پتو
من رفته
پرت از فرصت خوش به دست حالتی فجیع
باز می شود پوست
از رنگ به دانه ها خارج
به رنگی حجیم
می زند در
مدتی پیش یکی از دوستانم به شدت دچار افسردگی شده بود به طوری که روی من هم خیلی تاثیر گذاشته بود،تصمیم گرفتم از او دوری کنم،همان شبی که این تصمیم را گرفتم داشتم فکر می کردم و به این نتیجه رسیدم که در طول زندگی مواقعی برای ناراحتی از قبل درست شده است؛مثلا تو عزیزی را از دست بدهی یا خیلی اتفاقات غم انگیز دیگر اما شادی را خودت باید به وجود بیاوری،یعنی نیاز به تولید دارد،فردای آن روز زنگ زدم به دوست افسرده م و نتیجه را با او هم در میان گذاشتم.
نکته:دیروز در دنیای مجازی به جمله ای برخورد کردم از "فریدریش نیچه"که دقیقا معنی همان نتیجه گیری چند مدت پیش من رو گفته بود،با خودم گفتم عجب.
وقتی "لیو شیائوبو" استاد ادبیات و نویسندهی چینی امسال به عنوان برنده جایزه صلج نوبل انتخاب شد،مقامات چینی خیلی محکم این انتخاب را یک تاتر سیاسی خواندند و سخنگوی دولت چین اولویت حقوق بشر را در این کشور از بین بردن فقر و تنگدستی مردم عنوان کرد.
چندان آشنایی زیادی با این کشور کمونیستی و قدرتمند ندارم اما احساس کردم که سخنگوی دولت دارد با صداقت از نابودی فقر در چین حرف می زند،بگذریم از اینکه حقوق بشر را رعایت نمی کنند.
دیشب داشتم از کنار یک هیت عزاداری در محله آزادگان بندرعباس گذر می کردم که متوجه ماشین های مدل بالایی شدم که در کنار این هیت پارک شده بود و روحانی داشت از قیام کربلا برای مردم صحبت می کرد،کمی جلوتر که رفتم پدر و پسر لاغری را دیدم که در حال جستجوی در سطل آشغال نارنجی رنگی بودند،شاید شام امشب از این سطل نارنجی رنگ، یافت شود.
وسپیده دم با دستهایت بیدارمی شود.
-----------------------------------------