این مطلب فقط در مورد بی ادبی تماشگران فوتبال در بندرعباس است و نویسنده این مطلب قصد مقایسه تماشگران این شهر را با تماشگران هیچ کجای دیگر دنیا ندارد،پس بیایید خودمان را گول نزنیم که ما مودب ترین تماشگران را داریم چون که در فلان شهر مخاطبین فوتبال در ورزشگاه ها خیلی بی اخلاق تر هستند.
ای کاش مسولین و ورزشکاران بحث مقایسه را به سمت امکانات ورزشی و رفاهی می بردند تا متوجه شویم که چقدر از قافله عقب مانده ایم.
از آن رو بحث مقایسه را پیش کشیدم که طی گفتگو با چند فرد فوتبالی متوجه شدم که این عزیزان در یک فضای کاملا تعارفی و رفاقتی در حال تعریف و تمجید از تماشگران متعصب و مودب هرمزگانی هستند در حالی که همه آن کسانی که با ورزشگاه می روند و بازی های تیم محبوبشان را تماشا می کنند به خوبی می دانند و می شنوند که چه کلمات زشت و رکیکی از دهان تعدادی از تماشگران بیرون می آبد و دیگران هم حرف های آن افراد را با خنده یا خشم تایید کرده و یکدیگر را همراهی می کنند.
کودکان و نوجوانان در بندرعباس به شدت به فوتبال علاقه دارند و این علاقه در محله های فقیر نشین دو چندان است؛آن ها با هر زحمتی که شده خود را به ورزشگاه می رسانند تا حداقل در هفته دوساعت خودشان را در شور و شوق ،جمعی فوتبال دوستان مشغول کنند و از یاد ببرند هر آنچه را که کمبود دارند،آن ها با تعصب عجیبی بازیکنان تیم شهرشان را تشویق می کنند و شاید این رویا را برای خوشان تصور می کنند که روزی مورد تشویق یک جمعیت چند هزار نفری قرار بگیرند اما این عزیزان در ورزشگاه آنچه را که نباید بشنوند می شنوند و بدون تحلیل و تفسیر از این کلمات رکیک که گاهی هم به شکل ترانه و دسته جمعی خوانده می شود در جاهای دیگر استفاده میکند و هر فرد خود منتشر کننده یک بی فرهنگی است که به شکل ویروس در هر محله و خانه ای جا باز می کند.
بی ادبی و فحاشی همین نوجوانان باعث خشن شدن روحشان می شود و همین خشونت های کوچک و حرمت شکنی ها باعث نا امنی و بی فرهنگی در شهر می شود،کودکی که به راحتی به خودش اجازه می دهد که در مقابل دیگران فحاشی کند یا دوستانش را با کلمات زشت تحقیر کند و البته کسی هم نیست که او را هدایت کند،وقتی که بزرگ شد یک فرد عصبی و خشن بار می آید که نمونه هایش را در اطراف خودمان می توانیم ببینیم،همین اشخاص به علت اینکه شعورشان رشد نمی کند تبدیل می شوند به افراد شرور و تبهکاری که جامعه آنها را طرد می کند و تا آخر عمر در یک تنهایی و پوچی به زندگی بدشان ادامه می دهند.
من خودم سال گذشته چند بار به ورزشگاه رفتم، عده زیادی از تماشاچیان زیر 16 سال دارند و دقیقا شعار (فحاشی) به اصطلاح لیدر را تکرار میکنند...
تحلیل جالبی بود. باهات موافقم.
ممنون
موافقم،ولی با این حال دوست داشتم صعود کنه