بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

نیستی با هستی شوخی کرد و مادر ترسید


زلزله دیشب که ساعت 2:56 دقیقه هرمزگان را لرزاند بسیار وحشتناک بود؛فکر کردم دارم خواب وحشتناک می بینم که با جیغ مادر و خواهر از خواب پریدم و با هم به سرعت به حیاط خانه رفتیم،ترس عجیب مادر و تلاشش برای بردن ما به جایی امن تر ترس وقوع زلزله را در من خنثی کرد.(عکس عبدالحسن رضوانی از زلزله دیشب)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد