۱.امتحان ها از شنبه شروع میشه.
۲.امروز هم چند نفری از این دنیا می روند.پیش آپیش تسلیت.
۳.دیشب داشتم ناخون های دست و پام رو می گرفتم،مامان گفت:ناخونهات رو بریز توی چهار چوب در حیاط تا وقتی که قیامت شد و دجال با خرش آمد این ناخون ها جلوی تو رو بگیرن تا دنبال دجال و خرش راه نیافتی بری،گفتم مامان ما که مستاجریم و همیشه در حال خانه عوض کردن.
4.برادر کوچیکم دیشب آمده بود خونه لباش باد کرده بود،خانواده ما به سنج و دمام علاقه خاصی دارند،این پسر هم از بس شیپور زده بود لباش ورم کرده بود اون یکی کتفش درد میکرد از بس دمام زده بود.
از اون حرفهای تکراری دلم خونه دلم خونه
بشین درساتو بخون پسر مثل من نشی ...
منم عاشق سنج و دمام
بند سوم خوب بود و تفکر بر انگیز
مرجع فرهنگی هم دارد یا از خلاقیت خود شماست؟
سلام
ببخشید دیر دیر میایم سر بزنیم
بروزم
دمام
حسین
شهید
امام
مضلوم
کلمه
بو ی پوست
آتیش
تیش
سنج
و
دستمال گردون
عکس
آبولانس
جوان
ناکام
عز........وز
(چیزهای زیاد می دهد به من از من به من
پوست کندیگی و هق هق
۱. لعنت به این ...
2. تسلیت
3. داستان خر دجال رو از مامان بزرگم شنیده بودم ولی این دیگه خیلی جدید بود!
4. !
این داستان روایت های زیادی داره
سلام
مختصری از ناخنهایت رو بریز توی شیپور تا امتحاناتت خوب بشه بهروز جان...
این یه ضربالمثل کلمبیاییه..
ممنون روح عزیز