بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

شهوت ساکت

دعوا خداد عزیزی،اخراج نیکبخت،به دنیا آمدن بز سه شاخ،بزرگترین سیبیل دنیا و دیگر چیزهای از این قبیل نباید ما را به حاشیه بکشاند،رسانه ای کردن بیش از حد اینگونه برنامه ها  برای  سرگرم کردن مردم است.شما تصور کنید که یک عمر طرفدار استقلال بودید حالا بیایید طرفدار پرسپولیس شوید هیچ اتفاقی نمی افتد،اما متاسفانه این تعصب خیالی که در ذهن جوانان درست شده است گاهی تا حد درگیری و کشتار هموطنان پیش میرود.یکی از مشکلات حیاتی جامعه ما مسئله شهوت است،مسئله ای که بسیاری از مسئولین با سر بالا و سوت زنان از کنارش رد میشود.خشونت جنسی علیه زنان و دختران که بارها در همین بندرعباس به چشم های خودم دیده ام،خشونت جنسی و وحشیانه علیه کودکان.کودکانی که بارها مورد عمل جنسی قرار میگیرند و از ترس جرات حرف زدن را ندارند،پس از مدتی که به این عمل عادت میکنند و دچار تنش های روحی روانی میشوند جامعه اسمشان را میگذارد مخنت.یک انسان با تمام آرزوها و امیدهایش باید یک عمر با ترس و لرز پیر شود.مقصر کیست؟آن کسی که شهوت به مغزش رسیده و دست به هرکاری میزند؟یا آن کسی که به زور مورد عمل جنسی قرار گرفته؟چند روز پیش در موبایل یکی از دوستان فیلم کوتاهی را دیدم که همین حالا که دارم این کلمات را تایپ میکنم دستانم میلرزد.تصویر دختر لختی را نشان میداد در مکانی نا مشخص در هرمزگان مردی که فقط صدایش شنیده میشد،از دخترک پرسید(با لهجه بندری):به خانواده چیزی میگی؟دختر که خیلی ترسیده بود با سر جواب منفی داد.سن دختر بیش از 16 سال نمیشد.مرد به دخترک بیچاره تجاوز کرد.

نظرات 7 + ارسال نظر
م.ذ پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:03 ب.ظ

سلام بهروز جان
تازه پیدات کردم خیلی دوست داشتم زودتر وبلاگتو پیدا میکردم ولی ....
نخوندم و نمی تونم نظر بدم سر فرصت حتما می یام
شاد باشی

خوشحال شدم خیلی وقت ندیدمت.

موسا پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 04:09 ب.ظ http://zehneziba.blogsky.com/

به قصد کشت شکنجه ام مکن بهروز!

وحدانی پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 05:45 ب.ظ http://www.goranaz.blogsky.com/

سلام

متاسفانه این داستان ها داره برای یکسری انسان نماها داره تازه و تازه تر میشه و به شکل های خیلی وحشتناکتر پیش میره
کسی هم نیست که فکر چاره ای کنه
آمار روز به روز بیشتر و بیشتر میشه

از کودک معصوم 5 ساله تا پیرزن 80 ساله
چه مرد چه زن فرقی نمیکنه

ممنون از انعکاس و اشاره به این مقوله


شاد بشی

احسان رضائی جمعه 15 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 02:10 ق.ظ http://www.goojegeno.blogsky.com/

سلام
با همه نظرات بالا و پایین موافقم
و مرسی از مطلبت

روح اله بلوچی شنبه 16 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 07:10 ق.ظ http://www.parparook.blogsky.com

....

کرامت شنبه 16 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 07:50 ق.ظ http://www.keramatbalali.blogfa.com

قسمت پایانی نوشته ات خیلی تاثر برانگیزه

م.ذ شنبه 16 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:26 ق.ظ

درود
اومدم
خیلی خوشحالم با این دید می نویسی و اگه نمی شناختمت فکر میکردم این نوشته یه زنه و با احساسات درونی که شاید نتونه بیان کنه ...و گاهی قلمداد میشه ناقص العقل
بحرحال کیه که ندونه و خیلی راحت از کنارش رد میشن معلوم نیست چی میشه و زندگی ما من و امثال من همیشه با استرس بوده تو این مقوله .
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد