بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

نشریه خیلی خوب جامعه فردا دیگر منتشر نمی شود.متاسفانه

داوود باقری، مدیر مسؤول روزنامه «جامعه فردا» ضمن تایید این خبر، اظهار کرد: با وجود اینکه در تمام مدتی که روزنامه منتشر می‌شد حقوق‌ها را کامل پرداخت کردیم، اما به دلیل مشکلات مالی دیگر نمی‌توانیم از عهده چاپ روزنامه بربیاییم.

او در پاسخ به این پرسش که آیا تعطیلی این روزنامه به دلایل دیگری جز مشکلات مالی ارتباط دارد، توضیح داد: اصلا این چنین نیست و ما هیچ مشکلی جز مسائل مالی نداریم. متأسفانه در این مدت که روزنامه «جامعه فردا» منتشر می‌شد هیچ‌گونه حمایتی از ما صورت نگرفت و تمام هزینه‌های چاپ روزنامه بدون هیچ کمکی بر عهده خودمان بود. در نهایت مشکلات گرانی کاغذ و دیگر مسائل مالی باعث شد تا به تصمیم سردبیر از روز ۱۳ دی‌ ماه انتشار روزنامه را متوقف کنیم.

باقری در پایان اظهار امیدواری کرد که با رفع مشکلات مالی، روزنامه «جامعه فردا» بار دیگر امکان چاپ پیدا کند.

«جامعه فردا» آبان ماه امسال روی پیشخوان روزنامه فروشی‌ها آمد که پس از حدود سه ماه فعالیت، دیگر منتشر نمی‌شود.

تحلیل اعتراض های دی 1396


روزنامه جامعه فردا در مصاحبه ی بلند و دقیق  که با "تقی آزاد ارمکی" جامعه شناس داشته است به صورت شفاف ریشه مشکلات اساسی کشور را که منجر به نارضایتی مردم شده است را بیان کرده است.

روزنامه جامعه فردا تاریخ 9 دی 

"ما با تاتر به روستای شما می آییم"


رسول آبها نام نمایش نامه ای است از ابراهیم پشتکوهی که برداشتی است آزاداز نمایش نامه "پاره سنگ در جیب هایش" نوشته مری جونز،تمرین این نمایش از چند ماه پیش زیر نظر من آغاز شد و دیروز اولین اجرای مان را در میناب داشتیم.

در این اثر امیرحسین،آریا،امین و باربد که در این عکس در جلوی تماشگران نشسته اند بازی می کنند،این اثر که پایان دوره آموزشی همین نوجوانان است آمادگی این را دارد که در هر کجا که مخاطب پیشنهاد دهد اجرا داشته باشد،اولویت ما روستاها و شهرستان های کوچک است.اجرای بعدی ما در صورت هماهنگی های لازم در فین خواهد بود.


آیا از رای خود پشیمان باشیم یا نباشیم؟و دعوت از خانم باران کوثری


عملکرد مدیران فرهنگ و هنر در هرمزگان در دولت حسن روحانی.


1.واگذاری فرهنگسراها و پلاتو ها به بخش خصوصی


2.شکایت از هنرمندان توسط مدیران فرهنگی و هنری


3.سردرگمی گروه های نوپا موسیقی و تاتر به دلیل هزینه های سنگین کرایه سالن


4.وضعیت غریبانه برخی انجمن های هنری


5.بی توجهی استاندار سابق و استاندار جدید به موضوع فرهنگ و هنر


6.سانسور آثار هنری 


7.عدم پویایی بدنه مدیریتی اداره کل فرهنگ و ارشاد هرمزگان




در پایان از خانم باران کوثری دعوت می کنم در سفری سه روزه به بندرعباس از نزدیک شاهد وضعیت نابسامان باشد چون به بازرسان وزارت ارشاد اعتمادی نیست.




"بهشب عباسی کارگردان تاتر"

"یک"


هر صبح برای رسیدن به سرویس اداره از کوچه ای عبور می کنم که یک طرفش بن بست است،آب معدنی کوچک را در دستم جا به جا می کنم،حالا دیگر پاییز شده و برای خوردن آب معدنی اول صبحم باید صبور باشم،آب معدنی پاییز شبیه آب معدنی تابستان نیست که همین طور یک هوا هورت بکشی و از جابه جایی هیدروژن و اکسیژن لذت ببری.

به آپارتمان ها نگاه می کنم،به سنگ ها به پنجره ها به درخت هایی که در کوچه مان نیست،درب پارکینگ همسایه روبرویی به آرامی در حال باز شدن است شبیه دروازه قلعه ای که گاه به گاه در فیلم های قدیمی می بینم،مردی سمند سوار با کسالت دنده را عوض می کند ماشین را طوری از دروازه خارج می کند که انگار از غول خشنی در قلعه دستوری را اطاعت می کند.

به انتهای کوچه می رسم همان انتهایی که عصرها وقتی از اداره برمی گردم می شود آغاز کوچه،کنار خیابان منتظرم که سرویس بیاد،دختر بامزه ای به مادر جوانش چسبیده و حوصله رفتن به مهدکودک را ندارد با بوسه ای راضی می شود که حلقه دستش را از پای مادر کارمندش باز کند در نگاه مادر جوان همان کسالتی را می بینم که در مرد اسب سوار همسایه دیدم.

هوای بندرعباس سرد شده و هواشناسی اعلام بارندگی کرده است.

"بخش کوتاهی از کتاب"


"از ایده های کامل و آماده ای که در نمایش به آن ها پرداخته می شود،دست بردارید.یک هپنینگ یک نمایش نیست"نمایش های تاتر مردمی و دیسکویی را رها کنید.هپنینگ یک بازی با یک فراز و تشریفاتی است که هیچ کلیسایی آن را نمی خواهد زیرا در آن جایی برای فروش مذهب وجود ندارد!هپنینگ برای آن هایی است که در این دنیا بر حسب تصادف برخورد می کنند.


آلن کاپرو که او را پدر هپنینگ آرت می دانند در 23 آگوست  1927 در آتلانتیک سیتی نیوجرسی به دنیا آمد در مدرسه هنر و موسیقی در نیویورک و دانشکده ی آن شهر درس خواند و تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه کلمبیا سپری کرد،پایان نامه کارشناسی ارشدش را با عنوان "موندریان:تحصیل در دیدن" در همین دانشکده دفاع کرد.

نخستین هپنینگ عمومی آلن کاپرو در کالج داگلاس واقع در نیوجرسی و در سال 1958 اجرا شد.