بهشب

یادداشت‌ها

بهشب

یادداشت‌ها

یک عصر مرگ مرا معاینه کرد

ما کسلیم

من و همکارم کسلیم

او دستش را در هوا میچرخاند من تایپ میکنم

او اولتر کسل بود و من بعدتر یادم اومد که کسلم

کسالت بد است

کسالت بدتر است

کسالت یه چیزی تو مایه های شلالته

شلالت حسی است شبیه خستگی و شلی

ته کفش من خراب شده و باید یه جفت کفش بخرم

و چند تا تک پوش

و شلواری که باید دوخت

واو منگ است و گنجشک ها در سرش مست کرده اند

۲۴۳


نظرات 3 + ارسال نظر
دینا شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:09 ب.ظ

۲۴۳ خوابیده

[ بدون نام ] شنبه 6 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:16 ب.ظ

مطمئنی حالت خوبه ؟
قرصی ؟آبی ؟آمپولی؟شرابی؟چمکی؟تئاتری چیزی نمی خوای ؟؟؟؟

wooosvw یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:22 ق.ظ http://wooosvw.blogfa.com

باز هم

خوش به حال من

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد