پانزدهمین نمایشگاه کتاب هرمزگان به پایان رسید،ضمن خسته نباشد به تمامی کارکنان حاضر در نمایشگاه،در مطلبی انتقادی نکاتی را در خصوص هر چه بهتر برگزار کردن این رویداد مهم فرهنگی در سال های آینده عنوان می کنم.
نمایشگاه کتاب هرمزگان از آغاز تا به حال:
در سال 1371 برای اولین بار نمایشگاه کتاب برگزار می شود و طبق آمار ارایه شده مردم هرمزگان 35 میلیون تومان کتاب خریداری می کنند،در سال 1373 دومین نمایشگاه کتاب برگزار می شود و بعد از آن چندین سال این رویداد به انزوا می رود،سال 1378 دوباره نمایشگاه زنده می شود و مبلغ 100 میلیون تومان کتاب خریداری می شود.
چهارمین دوره در سال 1380 در مجموعه ورزشی هفت تیر برپا شده و 140 میلیون کتاب توسط علاقمندان خریداری می شود،بعد از این دوباره نمایشگاه کتاب برای چندین سال به خواب می رود و سرانجام در سال 1386 پنجمین دوره برگزار می گردد و خوشبختانه دیگر وقفه ای در خصوص این حرکت فرهنگی بوجود نمی آید.طبق آمار در دوره پنجم 200 هزار نفر از بازدید و مبلغ 500 میلیون تومان کتاب خریداری می شود.
شهر برای نمایشگاه آماده نبود:
وقتی رویداد مهم فرهنگی در شهر رخ می دهد باید تمامی دستگاها جهت بالابردن کیفیت همکاری داشته باشند،در این نمایشگاه نه آمبولانسی مستقر بود نه آتش نشانی و نه حتی مامورین راهنمایی و رانندگی جهت روان کردن ترافیک و نظم دهی جهت عبور و مرور مردم.وضعیت روشنایی خیابان منتهی به نمایشگاه هم بسیار بد بود که بی شک شهرداری باید در این خصوص پاسخگو باشد.
ضعف برنامه ریزی و تناقض در آمار:
برنامه های جنبی در نمایشگاه با کج سلیقگی طراحی شده بود،در حالی که در سال گذشته برخی چهره های مطرح ادبیات کشور در نمایشگاه حضور داشتند امسال خبری از این بزرگوارن نبود و به جای آن فضایی مهیا شده بود جهت اجرای موسیقی های محلی.
در خبرها آماده که امسال 400 هزار نفر از نمایشگاه بازدید کرده و بالای 2 میلیارد کتاب فروخته شده،مدیر کل فرهنگ و هنر همچنین اعلام کرده که در سال گذشته 380 هزار نفر از نمایشگاه بازدید کرده ویک میلیارد و 730 میلیون کتاب فروخته شده است.در حالی که با یک جستجوی ساده متوجه می شویم که در سال گذشته بنا به آمار ارایه شده توسط همین مدیر فرهنگی 250 هزار نفر از نمایشگاه پارسال بازدید کرده اند.
نکته دیگری که جای سوال دارد شیوه شمردن علاقمندان به کتاب در این نمایشگاه است که دقیق مشخص نیست و اینکه چه مقدار از این دو میلیارد کتاب خریداری شده توسط نهادهای دولتی بوده و چه مقدار توسط مردم خریداری شده است؟
نکته پایانی:آمار و اطلاعات ارایه شده در این متن از سابت اداره کل فرهنگ و ارشاد هرمزگان است.
سیستم آلمان کاملا با ایران متفاوت است و تمامی شهر های بزرگ حداقل یک یا گاهی دو یا سه سالن تئاتر دارند که با کمک هزینه دولتی اداره می شوند. بنابراین تمامی هزینه ها از سوی دولت است: اسپانسری نداریم و سرمایه ها را کشور آلمان تامین می کند.
کریستوفر روپینگ /کارگردان نمایش هملت راه یافته به جشنواره فجر.
منبع:روزنامه اعتماد 7 بهمن 1396
در دو سال گذشته بارها در خصوص واگذاری مکان های فرهنگی در هزمزگان با دوستان گفتگو کردیم.سکوت ما باعث رکود هنر و فساد مالی در فضاهای فرهنگی می شود.مکان های فرهنگی باید فضایی باشند جهت تمرین،تجربه و تولید هنر برای تمامی هنرمندان کم سایقه و پیشکسوت.جهان هنر بسیار گسترده است و در یک قالب مشخص فروش و گیشه محدود نمی شود.
اهواز که این روزها نفس نمی کشد شهری است که محمد و خدیجه مرا در آن به دنیا آوردند،در محله ای صمیمی که حصیرآباد نامش بود.
سایه م و من در لین ۲ کنار خانواده زندگی می کردیم،همه همسایه های سیاه پوش بودند،شهید می داد محله مان،زن ها کل می زدن و صورتشان خراشیده از چنگ هایی که می کشیدند.
تقریبن همه ما کودک کار بودیم،یکی بامیه عسلی می فروخت دیگری آب انجیر.
۲۵سال از آن روزها می گذرد،اهوازم هنوز فقیر است هنوز دیده نمی شود هنوز نفت می فروشد هنوز شهید می دهد دسته دسته .
نمایش نامه "اگر بمیری" نوشته فلوریان زلز بی شک یکی از بهترین کتابهایی است که خوانده ام،بعد از اتمام کتاب به این فکر افتادم که نسل جدید نمایش نامه نویسان اروپایی چقدر عجیب واقع گرایی را دل روزمرگی کشف کرده اند،بعد از خواندن آثار یون فوسه حالا فلوریان زلز را پیدا کردن لذت بخش است.
نمایش نامه در خصوص نمایش نامه نویسی است که بر اثر تصادف مرده است،همسرش نوشته ها جستجو می کند و در این بین نامه ای از دختری جوان پیدا می شود که تمامی زندگی زن را تحت تاثیر قرار می دهد.
این کتاب توسط نشر نی و با ترجمه گلناز برومندی منتشر شده است.
در زمان انتخابات در تمامی شهرها بیشتر مردم با تمامی وجود نوع نگاهشان را برای آینده کشور فریاد می زدند و آقای حسن روحانی هم با دستهایی به نشان پیروزی و لبخند به مردم قول می دادند که در کنارتان هستم.
انتخابات تمام می شود روحانی شروع می کند به عقب نشینی کردن از تمامی خواسته های جوانان تحول خواه.
هیچ زنی به عنوان وزیر به مجلس معرفی نمی شود.
جوانان حامی روحانی دلسرد و سرخورده شروع می کنند با کنایه ،نقد و روزهای انتخابات را به روحانی یادآوری کردند.
نوبخت سخنگوی دولت در حضور خبرنگارن می گوید اینها که می گویند پشیمانیم اصلن رای نداده اند.
مهدی هاشمی ریس شورای شهر تهران از فتنه و 9 دی صحبت می کند.
لیست امید در منفعل ترین شکل ممکن در مواقع حساس سکوت می کند.
وزیر کشاورزی به کشاورز می گوید سبوس بخور.
ورزشگاها برای نیمی از مردم ایران ممنوع اعلام می شود.
خاتمی از دسیسه می گوید.
امید همچون روحی خسته از تن اصلاحات خارج می شود.
و دی ماه هم در تقویم رنگ خون می گیرد.