روز به روز به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک میشویم و مخالفان با قدرت و بی قدرت سید محمد خاتمی تخریب را شروع کرده اند تا ایشان را که بی شک با حضورش دوباره رئیس جمهور ایران میشود به عقب بکشانند.در چند وقت اخیر گروهایی هم موسوم به 88 در نقاط مختلف کشور به حمایت از رئیس جمهور سابق راه اندازی شدند.گروه 88 هرمزگان هم در اوایل آبان اعلام موجودیت کرد و سایتی را راه اندازی کرد، اما متاسفانه این سایت نه تنها فعال نیست بلکه هیچ برنامه مشخصی را دنبال نمیکند،فقط هر چند روز یکبار با یک خبر به روز می شود.در حالی که آقای خاتمی دیروز در دانشگاه تهران سخنان مهمی را در میان تعداد زیادی از دانشجویان عنوان کردند و تمامی خبرگزاریها و سایتها و روزنامه ها این نشست چند ساعته را به خوبی پوشش دادند،اما سایت یاری نیوز هرمزگان هیچ گونه خبری حتی به نقل از خبرگزاری دیگری را هم روی صفحه خود نگذاشت.
دیشب رفتم خونه برادرم گفت:جریان این پرستار که بچه از دستش افتاده مرده رو شنیدی ؟گفتم نه.تو بیمارستان شهید محمدی یه بچه ای بدنیا آمده و تو بغل پرستار صحبت کرده گفته که 27 همین ماه قرار یه اتفاق مهم بیفته.پرستارم هم ترسیده و انداختتش زمین.
مامانم که سالهاست بابام هم هست فردا از مسافرت برمیگرده خونه،عزیز دلم این همه سال زحمت کشیدی برامون دستت درد نکنه.امشب میرم خونه رو تمیز میکنم تا وقتی برگشتی حال کنی.
۱. اوضاع در بیستمین جشنواره تاتر استانی از اوستیای جنوبی هم بدتر اعلام شد. بنا به گزارش دیدهها و شنیدههای خودم، اجراها باز هم همان دهل و زار و عزا و کمی هم البته سرکنگی بود (یک نوع رقص بندری باحال).
اما جالبترین قسمت جشنواره جلسه نقد و بررسی بود، جلسه ای که نه کارشناسی داشت و نه منتقدی. فقط یک آقای مسن و محترم و مهربانی روی سن نشسته بود و دوستان عصبانی را به آرامش دعوت میکرد و به همه میگفت: «لطفا فلانی رو تشویق کنید.» و اینگونه بدترین بیست دنیا در بندرعباس در حال برگزاری است. واقعا حق تاتر هرمزگان این بود؟ که بعد از بیست سال و اندی شاهد اجرای اینگونه نمایشها باشیم؟
2. اما دو شب رفتم اجرای مامبولیوا صفا، جاتون خالی. ترانهی «یاد روزون رفته، فکر روزون مونده» خیلی حال داد، کلی شاد شدم و دست زدم و البته گاهی هم نتونستم خودم رو کنترل کنم و...
دنبال بلیط میگردم که فردا شب هم برم.
آقای بردال التماس دعا ما منتظر سومیش هستیم. هیچ جا نمیریم، همین جا هستیم.
۱.پیش بینیهای من تقریباً اشتباه از آب درآمد و بزرگترین فرش خاکی دنیا کاملا مستقل توسط هنرمندان اجرا شد. اختلافات بین مسئولین و هنرمندان نتوانست جلوی اراده دوستان را بگیرد. تنها بازنده این جریان اداره ارشاد است که با اعمال این گونه سیاستها جز منزوی کردن خودش چیزی نصیبش نمیشود. این را از فضای موجود در انجمنها میشود بیشتر فهمید.
2.مامبولیوا پس از سالها کنسرت برگزار میکند از 21 تا 23 همین ماه در سالن شهید آوینی بندرعباس. این خبر بسیار برای من خوشحالکننده بود که فردا دارم میرم اونجا حال کنم اساسی.
3.خبر عجیب و غریب، شروع جشنواره تاتر استانی است. آن قدر این اتفاق با عجله افتاده است که معلوم نیست کی به چیه و چی به کیه. امروز عصر میرم اونجا ببینم چه خبره این اوضاع جشنواره استانی تاتر.
به جمله معروف همیشه بهم میگفتی که من خیلی دوستش داشتم خیلی.{بهروز مواظبت بش} همین الان هم که این جمله رو برات مینویسم دارم احساست میکنم.گم و گورم کن تو موهات.اوف