فرهنگ وهنر استان : در سطح استان باید گفت که ما شاهد فروپاشی فرهنگی و هنری هستیم گزاف نیست اگر گفته شود ویرانه ای آوار شده از دولت سابق به دست مدیرکل ارشاد اسلامی دولت جدید رسیده است. وضعیت اسفناک مالی و استفاده ی از بودجه های فرهنگی و هنری در بخشهای خدماتی عدم توانایی مدیران در عملیاتی ساختن برنامه ها و متوقف شدن تصمیم گیری ها در سطح برگزاری جلسات ، تنگناهای سیاسی ، مذهبی و اجتماعی که محدودیت های ناخواسته ای رابر مدیران تحمیل می کند اغراق در برنامه ریزی های کوتاه مدت و خرد و غفلت از برنامه ریزی دراز مدت به روز مره گی افتادن مدیران و نداشتن نگاه هدفمند به فرآیند برنامه ریزی و مجموعه ی نا کار آمدی سیستم مستهلک اداری ، قرار نداشتن افراد غیر متخصص در پست ها ی تخصصی پایین بودن معدل سطح تحصیلات عالیه کارکنان اداری خسارت های جبران ناپذیری بر فعالیت هنرمندان و اصحاب فرهنگ وهنر وارد کرده است .
نشریات به سختی هزینه ها و کاغذموردنیاز خود راتامین می کنند انجمن موسیقی با محدودیت های خاص خود مواجه است نقاشان ومجسمه سازان مستعد استان دستشان خالی است و برای تهیه مواد مورد نیاز خود با دل شکستگی هایی مواجه می شوند در بخش هنرهای نمایشی و خلق آثار نمایشی که انجمن نمایش توان عقد قرارداد با هنرمندان تئاتر ندارد و در نتیجه اثری هم خلق نمی شود ، کاتبین و خوشنویسان و خطاط های استان با دستان شگفتی سازخود از جان مایه می گذارند تا بلکه بتوانند بخش کوچکی از خلاقیت های خود را به نمایش بگذارند همین وضعیت در انجمنهای عکاسی و سینمای جوان نیز کم و بیش جریان دارد.
مدتی پیش یه مطلب نوشتم در مورد زیان های قلیان و همه گیر شدن آن در بندرعباس،که بحث های جالب و مفیدی در شبکه های اجتماعی به وجود آورد.حالا قصد دارم از زیبایی شهر بنویسم.این شب ها بندرعباس واقعا خنک است،پیشنهاد می کنم به ساحل بروید و از این هوای خوب تنفس کنید.
در ساحل پارک غدیر تعداد زیادی دختر و پسر جوان در حال ورزش کردن هستند،چهار به چهار رو در روی هم تمرین والیبال می کنند،دو به دو کنار هم رکاب می زنند،سه نفری یا یک نظم جالب قدم می زنند و شعر "شوو تارن" منصفی را زمزمه می کنند.به دو دختر نوجوان می رسم که سخت در حال تمرین هستند،هدفشان قهرمانی در المپیک است و عاشق تکواندو هستند.
به دریا نزدیک می شوم دختر جوانی در حال تمرکز مخصوص یوگا است،کمی آن طرف تر پسرکی با مادرش شن بازی می کند،مردی در آب دراز کشیده و ساحل تمیز است.به خانه بر می گردم چقدر حال من خوب است.
مرتضا نیک نهاد فیلمساز و پرسش گر هنری هرمزگانی چند روز پیش سوالی را مطرح کردند."چرا محدوده هنرمندانی که اثر عرضه می کنند سال هاست که تنگ مانده؟"
خب سعی می کنم خیلی ساده و روان به این پرسش از نظر خودم پاسخ بدهم.من وارد جزییات می شوم و از دلایل موفقیت سه فرد نام می برم،سعید آرمات،احمد کارگران و ابراهیم پشتکوهی.فقط لازم که ذکر کنم که این مطلب را کسی می نویسد که در جای خودش منتقد آثار این سه هنرمند هم نیز می باشد اما واقعیت را که نمی شود ندید.
اول از آخر شروع می کنم. ابراهیم پشتکوهی :من سال هاست که با این هنرمند فعالیت می کنم به شدت مطالعه می کند در مواقع آماده سازی یک تاتر هشت ساعت در شبانه روز تمرین می گذارد و ماه پایانی منتهی به اجرا این تمرین ها به 16 ساعت در شبانه روز هم می رسد. همیشه ناراضی است تا بازیگر قانع نشود،هیچ وقت او را بی دفترچه مخصوصش نمی بینید.مدام در حال نوشتن است،شعر،ترانه،نمایشنامه،فیلنامه،طرح،مقاله و... او بی شک موتور خستگی ناپذیر موفقیت های گروه تاتر تی تووک در این سال ها بوده و نمی شود کتمان کرد.ابراهیم یک عملگرا است.
سعید آرمات:شاعر،منتقد و تحلیل گر. سعید اهل مطالعه زیاد است ادبیات،سینما و رسانه را به خوبی می شناسد همیشه در حال تمرین شعر نوشتن است،معتقد است که دوران شعر باید الهام شود گذشته و برای نوشتن باید عرق ریخت،رک و پوست کنده و بدون محافظه کاری در مورد هنر هرمزگان سخن می گوید و با هیچ کس تعارف ندارد،شناخت فوق العاده او از جریان های ادبی غرب و شرق باعث محبوبیت او در کلاس های دانشگاه شده. با تمام سختی انجمن شعر را حفظ کرده است.من او را به عنوان یک روشنفکر سخت گیر در هرمزگان می شناسم .سعید یک عملگرا است.
احمد کارگران:نقاش،مجسمه ساز،جستجوگر هنر مدرن.احمد متفاوت ترین نوع هنرمند هرمزگانی است که من دیده ام او در ظاهر به یک عارف شبیه است فقط کافی خانه و محل کار او را از نزدیک ببیند تا متوجه شوید،از علاقه به سهرودی، حلاج،مولانا تا تاثیر پذیری از رنج ترانه های ابراهیم منصفی.اما در عین حال او خطرناک ترین فرد برای هنر کلاسیک است،هیچ چهار چوبی را بر نمی تابد و همیشه به آرامی در حال نابودی است.تک رو و آرام است اما در تولید جمعی ترین اثر هنری تاریخ هرمزگان (فرش خاکی) موثر ترین است.همیشه در حال کشف است فقط کافی است نگاهی به کارنامه آثار او بیندازید تا متوجه شوید که چرا او هم مثل دو نفر قبلی یک عملگرا است.
نوشتن در مورد این سه نفر به این معنی نیست که کسی دیگر در این استان فعالیت نمی کند،من قبلا در مورد هنرمندان میناب ، رودان ،بندر لنگه و بندرعباس مطالب زیادی نوشته و مصاحبه های مفصلی انجام داده ام.اما استمرار این این سه فرد در این 15 سال اخیر ستودنی است و البته بهانه ای که ذهن مرتضا نیک نهاد برای من به وجود آورد.اما در مقابل ما با افراد تنبلی در استان طرف هستیم که اگر چه شناخت کافی را دارند اما در ارائه اثر به شدت ضعیف هستند و این موضوع تنبلی باعث شده که محدوده هنر هرمزگان تنگ شود.اگر چه معتقدم نسل جدید خیلی درگیر فیس بوک است و مطالعه ندارد و این بسیار خطرناک است.
در این سال ها مدیران زیادی به اداره کل فرهنگ و هنر آماده اند و رفته اند اما هیچ کدام از آن ها نه تنها شناخت کافی از هنر نداشتند بلکه در رده معاونت و کارشناس هم از افراد غیر متخصص استفاده کردند،این امر باعث ضربات جبران ناپذیری به فرهنگ و هنر هرمزگان شد.به چند مورد اشاره می کنم.
از بین رفتن کنگره شعر و قصه جوان/ حذف جشنواره پر شور تاتر استانی در آن سال ها / از بین بردن انتخابات در انجمن ها و انتصاب افراد مورد نظر / بی نظمی در برگزاری جشنواره فیلم عکس اردیبهشت / اختلاف شدید با هنرمندان؛نخبگان؛شاعران و داستان نویس ها که باعث کم رونق شدن جلسات آن ها شده / برگزاری ضعیف جشنواره ضامن آهو و ...
به هر حال ما هشت سال تحمل کردیم و افرادی مدیریت مکان های فرهنگی و هنری استان را در دست گرفتند که کار اصلی شان چیز دیگری بود و به نوعی به ما تحمیل شده بودند.ما برای تغییر در این روند اشتباه وارد انتخابات شدیم،فعالیت کردیم و به دکتر روحانی رای دادیم و حالا انتظار داریم که خواسته هایمان بررسی شود.
در آغاز تغییر و اصلاح در اداره کل فرهنگ و هنر هرمزگان در رده مدیریت،معاونت ها و کارشناس ها و انتخاب افرادی متخصص و کار بلد.
در این خصوص با تعداد زیادی از هنرمندان،رسانه ها و شهروندان علاقمند در فضای مجازی در حال گفتگو هستیم و در مرحله پایانی به صورت یک گزارش کامل برای وزیر فرهنگ و هنر و دفتر نهاد ریاست جمهوری ارسال خواهد شد./عکس از خودم