آشنایى شما با ابراهیم منصفى برمى گردد به چه دوره اى از زندگى تان؟
-من از هفت سالگى درتاترى که کارگردانش عموى من بود با ابراهیم آشنا شدم او نقش یک زن را بازى مىکرد بعد درسالهاى نوجوانى هم با عمو به سراغش مىرفتیم تازمانیکه دانشجو شدم و رابطه ما خیلى صمیمى تر شده بود و من علاقمند ترانه هایش بودم البته ما یک دوست مشترک درآن دوران داشتیم (حسن بنى هاشمى کارگردان هرمزگانى) که منصفى در فیلم هایش بازى مىکرد و من هم در موقع ساخت تعدادى از فیلم ها حضور داشتم. بعد از این که دانشگاه راتمام کردم از سربازى فرار کردم و منصفى سه ماه به من پناه داد ما باهم زندگى مىکردیم.
- چندماه قبل از انقلاب 57 بود.بعداز انقلاب هم شروع کردیم به فعالیت درعرصه موسیقى که آقاى پاکدامن هم بودندوما تا سال هاى آخر عمر منصفى باهم بودیم وکار موسیقى مىکردیم.
-نه این ساز رابه خاطرعلاقه اى که به ابراهیم داشتم انتخاب کردم اما مدرس من آقاى پاکدامن بودند.
درخصوص وکالت آثار هنرى ابراهیم منصفى که گویا برعهده شما گذاشته شده است کمى توضیح دهید؟
-اوهمیشه در صحبت هایش مىگفت که بعداز فوت من شما مىتوانید آثار را منتشر کنید، همیشه نسخه اى از آثار را دراختیار دوستان نزدیک مىگذاشت،یادداشت کتبى هم نوشته بودو وکالت آثار رابه ما داده بود. آثار اوبه دوبخش ترانه هاى ضبط شده وشعر هایش تقسیم مىشود،معمولا شعرهایش را تحویل زنده یاد حسن کرمى مىدادوکارهاى موسیقى را تحویل من،خودش آدم سهل انگارى بودونظم نداشت بعداز فوت اش بیست نوار از آثارش داشتم که بعضى ها را خودش تنها خوانده بود وبقیه راباهم گروهى خوانده بودیم.
-بله سال 84 تعدادى از همان ترانها توسط نشر ماه ریز منتشر شد البته ازاین نوارهاکه دراختیار من بود دوتا آلبوم هم در سوئد منتشر شد به اسم "ترانه هاى رنج" و"زندگى" البته من مستقیم دخالتى درانتخاب این ترانه ها نداشتم به همین دلیل در صدد هستم چند آلبوم دیگر هم با انتخاب خودم منتشر کنم هرچندکه کیفیت آثار پایین است.
آلبوم منتشر شده در سوئد با اجازه شما بود؟آیا درآمدى که از فروش به دست آمد دراختیار خانواده منصفى قرار گرفت؟
- بله خودم آثار را دراختیار شان گذاشتم ، زحمت انتشار این ترانه ها به گردن آقاى عقیلى و کانون هنر بودودرآمد حاصل ازآن هم در اختیار بنده قرارگرفت که به خانواده منصفى رسانده شد، این آلبوم ها سال هاى 76 تا 78 منتشرشد.
چطوره کمى درمورد دنیاى ادبیات منصفى گفتگو کنیم؟
- بله تابه حال چهارکتاب از این شاعر منتشر شده مجموعه شعر "مروارید ساحل" که سال 43 منتشر شده که کارهاى خام منصفى در دوره جوانى است. "رنج ترانه ها" و "گفته هاى ناگفته" مجموعه شعرهاى نو وکلاسیک این شاعر که توسط "حسن کرمى" گردآورى شد، رنج ترانه ها با سرمایه حسن بنى هاشمى منتشر شد و دیگر کتاب ها را خودم سرمایه گذارى کردم، بعدازفوت حسن کرمى کتابى که منتشر کردیم "بومى سرودهاى رامى" بودکه کار بسیار سختى بودکه نتیجه خوبى هم داشت و الان هم در شرف تجدید چاپ است.
-خیلى از آثار در دسترس حسن کرمى نبودند که ما گردآورى کردیم ،مدتى پیش رفتیم روستایى که ابراهیم در آن زندگى مىکرده درآنجا بیش از سى شعر جدید ازاین شاعر پیدا کردیم. درحال حاضر مجموعه شعرهاى منصفى با نام "زیباترین انتخاب شعورم، همه شعرهاى من" را آماده چاپ داریم این کتاب چهارصد صفحه است، با چند نشر معتبردرتهران صحبت کردم اما استقبال نکردند به خاطر اوضاع بد کتاب وچاپ،بالاخره با نشر استاد به توافق رسیدیم که تا چند روزآینده قرارداد را امضا مىکنیم.
کتاب دیگرى که آماده چاپ است در مورد زندگى ابراهیم است که از کودکى تا فوت این هنرمند را بررسى مىکند، در این کتاب چند روایت از زندگى این شاعر هرمزگان دیده مىشودکه یکى ازآنها نوشته خود منصفى است به نام "شرح حال" و روایتى هم توسط من نوشته شده است. کتاب دیگرى هم هست که درآن عکس هاى این هنرمند به همراه شعرهایى که براى او سروده شده اند ،البته در این کتاب چند داستان کوتاه ومقاله هایى هم دیده مىشوندما اسم این کتاب راگذاشته ایم "زخم هزار ترانه"
منصفى از بازیگران تئاتر وسینماى هرمزگان هم مىباشد دراین بخش از هنر چقدر جدیت داشت؟
- اوکار جدى تاتر انجام نداده بود علاقمندب ه نقش هاى کمیک بود اما شناخت خوبى از ادبیات نمایشى مدرن جهان داشت. اما در سینما درسه فیلم سید حسن بنى هاشمى بازى کرد، در فیلم نهنگ جایزه بهترین بازیگرى را از جشنواره فیلم هاى کوتاه استرالیا گرفت،فیلم هاى دیگرش"کالنگ هایم را دوست دارم" و "برکه خشک" بود.
چقدر فقر منصفى را سهیم مىدانید درمطرح نشدن دنیاى شعرش در زمان خودش؟ چون که دراین استان محافل حرفه اى ادبى برگزار نمى شده ومنصفى مجبور بوده در مسیر تهران و بندرعباس در حرکت باشد؟
- در آن دوره دنیاى شاعران شهرستانى وقتى شکل مىگرفت که به مرکز سفر مىکردند، منصفى هم در زمان خودش آثار ش مرتب درنشریات معتبر همان زمان از جمله فردوسى و خوشه چاپ مىشد.
نبود پشتکار و هدفمند بودن هنرمندان جنوب چقدر در عدم موفقیت شان سهم دارد؟
- مشکل اصلى هنرمندان ما غم نان است، هنرمندان مدت زیادى ازعمرشان را براى رفع مشکلات مالى زندگى شان صرف مىکنند.هنر و ادبیات بخش جنبى زندگى شان است. به همین دلیل نمىتوانند رشد کنند ومطرح شوند.
بى شک دنیاى ترانه هاى منصفى توانسته مخاطبان بیشترى را داشته باشد شاید دلیلش فضاى عاشقانه باشد اما من معتقدم بیشتر آثار هر چند که رومانتیک است اما در آنها صداى درد جامعه و محرومیت هاى استان هم شنیده مىشود نظر شما چیست؟
- یکى از قوى ترین جنب هاى هنرى ابراهیم ترانه هایش است، این آثار از احساسات عمیق انسانى برخوردار است اوشناخت زیادى داشت ازفرهنگ، مردم وخرد جمعى و خاطرات نهفته تاریخى ما، که این ها را به صورت خیلى نو بیان کرده است هرمزگان رامى شود در ترانه هایش لمس کرد.
چقدر عشق دوران جوانى به دخترى به نام آمیس (سیما)رادر خلق ترانه ها سهیم مىدانید؟
- آمیس وسارا انسانهاى واقعى وعشق هاى زمینى بودند که بعد ازمدتى بیشتر جنبه سمبلیک پیدا مىکنندهرچندکه جز خاطرات این شاعر هستند.
گاهى اوقات من فکر مىکنم تمام این احساسات متعلق به یک نفر نیست،منصفى فوق العاده کلمات راکنار هم مىچیند.
-بله مخصوصا کارهایى که به گویش بستکى ومینابى خوانده است بعضى ازدوستان بستکى مىگویند: ما تا به حال کسى را ندشتیم که با این لحن وظرافت برایمان شعرى سروده باشد.
چه مدت بستک بود؟
- ازسال 55 که استخدام آموزش وپرورش شد تاسال 72 که کنارش گذاشتند.
چرا کنارش گذاشتند؟
- پایش شکست و مدت 5 ماه نتوانست به کلاس برود، هزینه درمانش هم زیادبودکه دوستانش آقایان دکتر رکنى وفرشید فرهت او رابه شیراز بردند براى درمان و ... .
گویا منصفى سفرى به اسپانیا داشتند؟ علاقمندبه مهاجرت بودند؟
- سال 59 باخواهرش به اسپانیا رفت و قرار بود ما هم به آنها بپیوندیم اما نشد البته این یک سفر تفریحى بود. بله منصفى دوست داشت که مهاجرت کند اما شرایطش فراهم نبود ایشان چند بار به دبى رفتند براى کار که بعداز مدتى برمى گشتند. درنوجوانى با دوستانش تصمیم مىگیرد به دبى فرار کندکه خانواده ها متوجه مىشوند وآنهارا در بندرخمیر مىگیرندوبه خانه برمى گردانند.
ملودى هایى که منصفى مىزند تحت تاثیر موسیقى کجاست؟
- ده تا از ملودى ها برگرفته از موسیقى آمریکا لاتین وترانه هاى قدیمى ایران است اما بقیه ساخت خودش است او به موسیقى کلاسیک اروپا وموسیقى هند علاقمند بود. اودر زمان مدرسه به گفتنه خودش میز را دهل مىکرده و ترانه هاى "نصرک" ترانه سراى قدیمى هرمزگانى را براى هم کلاسى هایش مىخوانده، این سوز وغمى که در صداى اوست از پدر بزرگش به ارث برد.
پدر بزرگ ابراهیم نوحه خوان بود و شروند هم مىخواند که این موضوع درآثار ابراهیم هم خیلى تاثیر گذاشته است.
رابطه منصفى با شاعران مطرح زمان خودش چگونه بود؟
- درست است که مىگویند شعر منصفى تاثیر گرفته از شاملو است اما او رابطه بسیار خوبى با اخوان ثالث داشت وگه گاهى در کافه نادرى تهران همدیگر را ملاقات مىکردند.
در برنامهاى که ماه پیش براى منصفى برگزار کردید پیشنهاد تاسیس بنیاد منصفى را دادید این پیشنهاد در شرایط کنونى چقدر عملى است؟
- بعداز فوت ابراهیم خیلى تلاش کردیم اما هردفعه به در بسته خوردیم.
من فکر مىکنم دنیاى هنر منصفى آنقدر گسترده باشدکه ما هم در استان حداقل جایزه اى به نام ابراهیم منصفى داشته باشیم مثل جایزه گلشیرى در داستان و یا گلستان در عکاسى.
- بله همین طور است منصفى را چه قبول داشته باشیم چه نداشته باشیم جز تازیخ هنر و ادبیات ما است و جایگاه دارد پس مىتوان چنین برنامه هایى را برایش درنظر گرفت.
خانواده منصفى درحال حاضر کجا زندگى مىکنند؟
- همسرش به همراه دخترانش در روستاى ایلود بستک زندگى مىکنند پسرش بنیامین هم که درکودکى فوت کردند، البته مادر ابراهیم مرتب به آنها سر مىزند.
بعداز فوت منصفى دایره اطرافیان او به انزوا مىروند و نمى توانند با نسل بعد رابطه خوبى پیداکنند چرا؟
-بعداز انقلاب ما تامدتها در بهت وحیرت بودیم جنگ شد وبعداز آن هم جایگاه یا فضاى خاصى براى فعالیت نبود ازسال 70 به این طرف هم که فضا کمى بازتر شده بودنسل جدید موج ادبیات پست مدرن رابه خودآوردند وشکافى بین این دونسل به وجودآمد وکسى یا کسانى نبودندکه این حلقه ها را به هم ربط بدهند هرچندکه حالا دیگر آن تب وتاب ها کمتر شده و هنرمندان در سنین مختلف به هم نزدیکتر شدهاند.
به غیر از زحماتى که براى ادبیات مکتوب استان کشیدهاید همه مىدانندکه شما سال هاست ساز گیتار رامى نوازید اما دراین چندسال اخیر اجرایى درمکان عمومى ازشما ندیده ایم؟
- من فقط به کارهاى ادبى علاقمندم از آنجایی که مرحوم حسن کرمى هم وصیت کرده که آثارش را من ارایه کنم وقتم را بیشتر براى کارهاى این عزیزان مىگذارم. هرچند که دوست دارم آثار دیگر هنرمندان هم نظم و ترتیبى به خودبگیرد ما باید ادبیات مکتوب استان راغنى تر کنیم. یک کار مشترک باتعدادى از دوستان که امید است درآینده منتشر شود.که درخصوص شعر وادبیات استان است. درمورد موسیقى وساز گیتار هم خیلى شخصى ودر خلوت خودم کار مى کنم وحرفه اى نیستم.
یک سوال شخصى، شما سال 55 از دانشگاه تهران رشته جامعه شناسى فارغ التحصیل مىشوید وقتى به بندرعباس آمدید شغلى پیدا کردید درخصوص رشته تحصیلى تان؟
- بله بیش از دوسال مسوول کارهاى پژوهشى جامع شناسى ومردم شناسى فیلم مستند"راه دور دریا" بودم. ساخت دوست عزیزم حسن بنى هاشمى ، محورهاى پژوهش هم مهاجرت، کشاورزى، اقتصاد و ماهیگیرى بود.
الان این فیلم ها موجود است؟
- بله بعضى از قسمتهایش از صدا وسیما پخش شد خودم هم تعدادى از این فیلم ها را دارم.
در حال حاضر چه شغلى دارید آقاى نقوى؟
- مشاور املاک، سال ها پیش هم در اداره کشاورزى کار مى کردم.
خیلى براى من جالبه که شما درحال حاضر هم تحصیلات تکمیلى خود را انجام مىدهید چى شد بعداز این همه سال؟
- من خیلى به ادبیات علاقمندم چون که همسرم و فرزندانم درحال حاضر دانشجو هستند من هم بیشتر علاقمند شدم ونخواستم که عقب بمانم (باخنده.)
ازاین که این موقع شب مزاحم شدیم مارا ببخشید و ممنون از وقتى که دراختیار ما گذاشتید اگر حرف خاصى مانده بفرمایید؟
من فکر مىکنم هنرمندان باید به صورت تخصصى آثار منصفى را تحلیل ونقد کنند منظور از نقد هم صرفا تعریف وتمجید غیرواقعى از ایشان نیست، شما هم خسته نباشید.
توضیح:این مصاحبه در سال مهر سال 1388 در نشریه صبح ساحل منتشر شده است.
درود
شخصیت مصاحبه کننده هم برای مخاطب متن بسیار مهم است که شما هیچ نشانی از او در طول گفتگونمی دهید حتی اگر خودتان باشید
بسیار گفته ام که حرفه ای گری رافدای احساسی گری مان نکنیم در روند پرسش ها هم بعد عاطفی مساله از عمق سولات کم کرده بود واز گشودن افق هایی فراتر از خاطره گویی وامانده بود
با این حال همچنان متشکر از این که می نویسی
ممنون لاتیدان عزیز.این مصاحبه در مهر سال ۸۸ انجام شده امیدوارم که روز به روز بهتر شوم.
ممنون . خسته نباشی بهشب جان
نکات حائز اهمیت د راین گفتگو 1- اشاره آقای نقوی به افراد در حاشیه محور اصلی گفتگوست امثال حسن بنی هاشمی حسن کرمی و محمد عقیلی که ای کاش بهشب در مورد این افراد هم بیشتر گفتگو را ادامه میداد و شاید هم ادامه داده است و امیدوارم در آینده آنها رو نیز منتشر کند !!!
نکته 2- اشاره آقای نقوی به نقد و تحلیل آثار منصفی بدور از تعریف و تمجید بی مورد است. به نظرم آقای نقوی بخوبی از قدرت باز آفرینی نقد در اثر هنری آشناست و تعریف و تمجید اثار منصفی را آفتی برای آثار آن مرحوم می داند و راز ماندگاری و زنده بودن آثار منصفی را در نقد و تحلیل آن اثار می داند که امیدوارم دوستان صاحب نظر دست به کار شوند .
مصاحبه ی فوق العاده ایی بود ، واقعاْ ذست مریزاد بهشب عزیز
http://rami.ir/fa/review-and-discussion/goftegu-ba-hesam-naghavi/
ممنون بابت این گفتگو