از ۲۰ شهریور ۱۳۸۸ ، دهمین نمایشگاه خیابانی در نگارخانه شهر آغاز شد.
در این نمایشگاه ۹ قطعه عکس از اصغر بشارتی و ۸ قطعه عکس از منصور وحدانی جهت بازدید عموم مردم ارائه شده است.
موضوع عکسهای اصغر بشارتی ، عکاسی زیر دریاست و عکسهای منصور وحدانی از برداشت خرما در میناب ثبت شده است.
اصغر بشارتی اهل جزیره قشم است و عکاسی را از سال ۱۳۸۵ آغاز نموده و تاکنون در ۷ نمایشگاه گروهی در استان هرمزگان شرکت داشته است. وی از تابستان سال گذشته عکاسی زیر دریا را شروع کرده و اکنون نیز با جدیت به آن میپردازد. اصغر بشارتی از عکاسان مستعد و آتیهدار استان است.
منصور وحدانی از هنرمندان خوش ذوق میناب است و عکاسی را از سال ۸۳ شروع کرده است. وی علاوه بر شرکت در نمایشگاهها و جشنوارههای استانی ، تجربه حضور در جشنواره عکسهای دریایی و نمایشگاه عکس مرد که در تهران برگزار شد را نیز دارد. منصور وحدانی علاوه بر اینکه عکاس خلاقی است ، از تصویربرداران و تدوینگران خوب استان است.
دهمین نمایشگاه خیابانی عکس که توسط انجمن عکس هرمزگان و حمایت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری بندرعباس برگزار شده ، تا ۱۵ مهر ماه ۸۸ برپاست.
نشانی : بندرعباس . میدان ۱۷شهریور (شهربانی) . دیوار ضلع جنوبی مجتمع سیتی سنتر
ایرج زهری یکی بزرگان تاتر کشور در کتاب خاطراتش ذر صفحه ۲۹ به شعر جالبی اشاره می کند که به قول خودش در ایام تحصیل با دوستانش هم آواز می شدند.البته شاعر این بیت مشخص نیست که کیست.
ما راست روانیم به سر منزل مقصود
حالا که به چشم تو چپ استیم چپ استیم.
سازمان فضایی ایتالیا تعدادی اتاقک مخصوص برای سازمان ناسا درست کرده که این اتاقک ها برای کمک به فضانوردان در ایستگاه های فضایی قرار گرفته اند شاید برایتان جالب باشد که بدانید سازمان فضایی ایتالیا نام هنرمندان مشهور این کشور را بر روی این اتاقک های مهم گذاشته تا تمامی دنیا بیشتر با فرهنگشان آشنا شوند.
چندی پیش با خبر شدم که شهرداری مشهد و شورای شهرش نام خیابان ایرج میرزا را به خاطر محتویات اروتیک بعضی از شعر هایش به نام خیابان جلال آل احمد تغییر داد است،خب این خیلی دردناک است که آنقدر به راحتی و بدون شتاخت و مشورت با بزرگان فرهنگ و هنر این کشور دست به چنین کارهایی می زنند.
اگر دلیل این مسولین این است پس بهتر یکبار دیگر اشعار مولانا را هم بررسی کنند.
در پایان:آشنایی من با ایرج میرزا بر می گرده به سال های سوم راهنمایی؛استاد عزیزم مرحوم جهانگیر میرزاده همیشه شعر هایش را برای ما می خواند و ما بلند بلند می خندیدم؛حالا می خوام یه بار دیگه شعر هاش رو جدی تر مرور کنم.
دیشب برای دیدن بازی بسکتبال دوستان رفتم سالن فجر بندرعباس بازی قرار بود ساعت 9 شروع بشه اما همزمان دو تیم بسکتبال و دو تیم فوتسال وسط زمین حاظر شدند و هر کدام معتقد بودن که زمین در اختیار آنهاست صحنه بسیار عجیب و غریبی بود به دوستم گفتم تو" گینه بی صاحب" هم همچنین اتفاقاتی رخ نمی ده.
حالا جالب اینجاست که این دوره از مسابقات زیر نظر هیت های ورزشی برگزار می شه و کلی از سرپرستان ورزشی حضور داشتند اگر این اتفاق در یک محله رخ می داد حالا تا حدودی عادی بود اما در این مسابقات بسیار تاسف انگیز بود.
خلاصه تا ساعت 10:30 با هم لجبازی کردن تا بالاخره فوتسال راضی شد که کنار برود.
منبع عکس به همراه یاداشتی از مهدی یزدانی خرم در وبلاگ خوابگرد.