امروز تمام سایت های کشور خبر راهیابی گروه تئاتر تی تووک هرمزگان را به فستیوال آوینیون فرانسه،منتشر کرده اند.
مهر،خبر آنلاین،فارس،ایران تئاتر،ببین نیوز
شاید خیلی از شما اسم "آمنه بهرامی" را شنیده باشید،دختری بی گناه که در آبان 1383 در تهران صورتش و چشمانش را به خاطر اسید پاشی از دست داد،آمنه بعد از 7 سال توانسته که حکم قصاص را در دادگاه بگیرد و قصد دارد که خودش اسید را بر صورت "مجید"_خواستگار سابقش_ بریزد.
من قصد دارم برای آمنه نامه بنویسم،احساسی در دلم می گوید آمنه دست از این تصمیم خشونت آمیز بر می دارد.شما هم به او نامه بنویسید.
سلام و عصر به خیر
آمنه جان هم وطن آسیب دیده و بی گناه من،این نامه را از شهر بندرعباس برای تو می نویسم،مدت هاست که نامه ننوشته ام،من نه تو را می شناسم نه شخصی را که با تو چنین کرد،بی شک من کامل تو را درک نمی کنم و حتی لحظه ای نمی توانم خودم را جای تو بگذارم.
اما خواهشی از تو دارم آمنه،که دست از تصمیمی که گرفته ای بر داری،تو قربانی هستی و باز تاکید می کنم که احساسی که تو داری را من درک نمی کنم اما،خون به خون شستن محال آمد محال.
قصد دارم همین الان کتاب حافظ را باز کنم و هر شعری را که در آمد برای تو بنویسم،به امید روزهای خوش و شیرین برای تو.
آن کیـست کـز روی کـرم بـا مـا وفـاداری کــنــد
بـرجای بـدکاری چـو مـن یـکـدم نکــوکاری کنـد
اوّل به بـانـگ نـای و نـی آرد بـه دل پـیـغـام وی
وانـگـه به یک پیـمانه می بـا مـن وفـاداری کنـد
دلبـر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نـومـیـد نتـوان بـود از او باشــد که دلـداری کنـد
گفتـم ؛ گـره نگشودهام زان طـرّه تـا من بـودهام
گـفتـا ؛ مناش فـرمـودهام تـا بـا تـو طـرّاری کنـد
پشمینهپوش تنـدخـو از عشق نشنـیـدست بــو
از مستـیاش رمـزی بگو تا ترک هُشیاری کـنــد
چون من گدای بینشان مشکل بـُوَد یاری چنان
سلطان کجـا عیـش نـهـان بـا رنـد بـازاری کـنــد
زانطرّهی پرپیچ و خمسهلاست اگر بینم ستم
از بند و زنجیرش چه غم هرکس که عیّاری کنـد
شد لشکر غم بیعدد از بخت می خواهم مدد
تا فخر دین عبدالصّمد باشد که غمخواری کـنـد
بـا چشـم پر نـیـرنـگ او حافـظ مـکـن آهنـگ او
کــآن طـرّهی شبـرنـگ او بسیـار طـرّاری کـنــد